نام کتاب: عوامل اجتماعی خشونت
اثری تحقیقی از "بنیاد جامعه شناسی در آمریکا"
تاریخ اولین انتشار به زبان اصلی (انگلیسی): 1996
فصل اول (1)
توضیحاتی در رابطه با خشونت در جامعه
در دوران کنونی، همه ی جوامع با موجی از انواع گوناگون و نوین خشونت مواجه شده اند. آمار جنایات گوناگون، چه در عرصه روابط خانوادگی و چه در سایر عرصه ها افزایش یافته است. رسانه ها هر-روزه ما را از طرق گوناگون از آمار خشونت و همچنین درباره پیامدهای رفتارهای خشونت-آمیز مطلع میسازند. این یک واقعیت است که آسیب-پذیرترین گروه های اجتماعی – فقیران، جوانان، و اقلیتهای اجتماعی – بیش از همه از رواج خشونت صدمه می بینند. خشونت تاثیرات فاجعه-باری بر همه نهادهای مهم اجتماعی در جامعه داشته است. پایداری خشونت، رشد خشونت بر اثر خشونت، و شکلگیری الگوهای جدید خشونت، اینها همه نشانه هایی از یک بحران عمیق اجتماعی ست که پایه ای ترین سطوح نظم اجتماعی جامعه ما را مورد تهاجم قرار داده است.
آمارگیری سیستماتیک، تحقیقات گوناگون، و گزارشهای رسانه ها نشاندهنده این واقعیت است که در این کشور هر سال در فواصلی متعدد خشونت بر کل جامعه سایه می افکند. با اینکه برخی آمار مربوط به خشونت بر این تاکید دارند که در چند سال گذشته خشونت کاهش یافته است، ولی همان آمار نشان میدهند که در بین جوانان خشونت بطور نگران-کننده ای افزایش یافته است. همچنین میتوان گفت که جامعه به خشونتی که رواج یافته عادت کرده است و اشکال ویژه ای از قتل و خشونت شدید و وحشتزا (فردی؛ مترجم) را که در رسانه ها هر-روزه گزارش میشود، دیگر عادی میداند. وحشیگری و قتلهای بی-هدف در مدارس، رستورانها، مراکز خرید و قطارهای بین-شهری، حمله به توریستها با هدف دزدی، مجروح شدن و به قتل رسیدن کودکان در حین تیراندازی باندهای مافیایی به یکدیگر، و تیراندازی های بی-هدف از داخل ماشین های در حرکت به افراد، اینها همه وقایعی هستند که باعث تحریک خشم عموم مردم میشوند و این نوع نگاه را رواج میدهند که میگوید در کجا برای هیچ فردی امنیت وجود ندارد.
هیچ عرصه ای از زندگی اجتماعی از خشونت در امان نمانده است، از خانه ها و مساکن شخصی گرفته تا مدارس، مراکز پزشکی، مراکز تفریحی، محل کار، ادارات، کارخانه ها و شرکتها. هیچ منطقه جغرافیایی از خشونت در امان نمانده است، از محله ها گرفته تا شهر و حاشیه شهر، و حتی مناطق روستایی. طبق آمار یکی از مراکز معتبر تحقیقاتی آمریکا حدود 80درصد مناطق کشور گزارش داده اند که در پنج سال اخیر خشونت در مدارس افزایش یافته است، نه فقط در مدارس شهرها، بلکه همچنین در مدارسی که در حاشیه شهرها و در مناطق روستایی قرار دارند. از هر زاویه ای به این معضل نگاه کنیم، می بینیم که خشونت تبدیل به یکی از مهمترین معضلات ملی این کشور شده است و همه شهروندان از این معضل رنج می برند.
هزینه ای که خشونت در همه ی اشکال آن برای جامعه ی ما داشته است، هنگفت است. طبق گزارش وزارت امنیت داخلی (اف.بی.آی) در سال 1993، در بیست سال گذشته حدود 37میلیون نفر در این کشور توسط خلافکاران مجروح شده اند، و طبق تخمین ها بین سالهای 1991 تا 1993، یعنی در عرض دو سال، اقتصاد کشور آمریکا حدود بیست میلیارد دلار بدلیل رواج خشونت صدمه دیده است. هزینه های سرمایه انسانی که توسط قربانیان، و حتی توسط دوستان و خانواده های قربانیان به شکل مخارج درمان پزشکی و توان-یابی، و یا بدلیل از دست دادن ظرفیت ها و محدودیت فعالیت اقتصادی پرداخته میشود، سرسام-آور است. همچنین پیامدهای خشونت در بسیاری از نهادها مانند بیمارستانها، مدارس، پلیس و دادگاهها فاجعه-بار است.
یکی از مهمترین هزینه های اجتماعی خشونت در جوامع امروزی رواج ترس و وحشت است. با اینکه این پیامدی ست که کم-خطرتر از مرگ یا مجروح شدن شهروندان است، ولی میتواند تاثیراتی زیان-آور داشته باشد. افراد بدلیل ترس و وحشت رفتار خود را تغییر میدهند و برای محافظت از خود از بسیاری کارها خودداری میکنند. برای نمونه بسیاری افراد بدلیل ترس، از استفاده از وسایل عمومی نقلیه خودداری میکنند، و یا از ترک خانه ی خود در شب. همچنین افراد بسیاری به خرید دستگاههای تامین امنیت (مانند دزدگیر و آژیر) روی آورده اند. بسیاری از محله ها از طریق همکاری ساکنین با یکدیگر اقداماتی جدید در پیش گرفته اند تا احتمال وقوع خشونت را کاهش دهند و احساس امنیت ساکنین محله را بالا ببرند. عدم احساس امنیت در برابر خطر خشونت و این نگاه عمومی که هیچ-کجا را امن نمی پندارد، باعث نزول کیفیت زندگی در آمریکای امروزین شده است.
(بخش بعدی: ابعاد اجتماعی خشونت)
دوشنبه، 21 نوامبر 2022
